تاریخ حیات علیرضا عباسی خوشنویس دوره صفویه

تاریخ حیات علیرضای عباسی خوشنویس معروف دوره صفویه
محمد نقش تبریزی
علیرضای عباسی خوشنویس معروف از مفاخر دوران شاه عباس بزرگ میباشد که اصلا اهل تبریز و به (شاهنواز )معروف بوده است
وی با میر عماد الحسنی قزوینی خوشنویس معروف ،همدوره بوده هردو از شاگردان برجسته ی میرزا محمد حسین تبریزی که از خوشنویسان ممتاز آن دوره و مقیم تبریز بوده هستند .ودر محضر این استاد بزرگوار خط نستعلیق را بحد اعلای کمال رسانیده و بمقام اجتهاد رسیده اند
علیرضای عباسی در حسن خط چنان زیبا و بقاعده و محکم مینوشته که بر میرعماد پیشی گرفته است
علیرضای عباسی خط ثلث را نزد ملاعلی بیک یاد گرفته و قدرت قلمش در رشته نستعلیق و ثلث و کتیبه نویسی فوق العاده قوی و عالی است و روی همین اصل همواره مقرب درگاه و مورد عنایت شاه عباس بوده بطوریکه متصدی کتابخانه شاهی می گردد . اغلب علیرضای عباسی در حضور شاه بقطعه نگاری و مرقع آرایی میپرداخته و بطوری شاه مسحور زیبا نویسی او میشده که حتی گاهی شبها شاه شمع را بدست خود گرفته و علیرضا را به نوشتن قطعات زیبا تشویق و اغلب اورا بدریافت انعامهای زیاد مفتخر مینموده است و بهمین جهت میر عماد و شاگردان او مثل آقا رشید و میر ایراهیم و میرزا ابو تراب اصفهانی همیشه بدو حسادت می ورزیده اند .
علیرضای عباسی در صنعت سنگ نویسی نیز که فن بخصوصی است کاملا ماهر و گوی سبقت را از همگنان خود ربوده و اثار او در اصفهان و مشهد مقدس که بخط عالی نستعلیق نوشته شده موجود است
این استاد بی نظیر علاوه بر مهارت کامل در نستعلیق و ثلث در رشته انواع خطوط نسخ و محقق ورقاع و ریحان و توقیع و تعلیق نیز که شرح هر یکی از انها بعدآ خواهد آمد استاد کامل و ماهری بوده و نمونه خطوط او در اصفهان بخط جلی ( درشت )در طاقهای بازار حلاجان واقع در مسجدَ شیخ لطف الله موجود است
رساله عینیه شیخ احمد غزالی بقلم علیرضای عباسی در مصر در کتابخانه محمد علی پاشا موجود است و همچنین رساله مرصاد العباد شیخ نجم الدین رازی که با آب طلا در روی کاغذ خانبالغ نوشته است در اسکندریه نزدیکی از اروپاییان موجود است .کتاب اسرار النقطه ی امیر سید علی ابن شهاب الدین محمد همدانی را بخط نستعلیق بسیار زیبا بسبک میر علی هروی خوشنویس معروف با قلم خفی (ریز )نوشته ودر اسلامبول نزدیکی از مشایخ سلسله جلالی میباشد
کتاب منتخب تاریخ الجنان و منتخب کتاب روضه الریاحین از تصانیف امام عبدالله الیافی الیمینی را بدستور شاه عباس بخط ثلث ،نوشته است و چون این شرح کفاف درجه کلیه کتابهایی که این استاد نوشته ،ندارد لذا بهمین مختصر کفایت مینماید
کتیبه های مسجد شیخ لطف الله و مسجد مقصود بیک و مسجد شاه بخط علیرضا بوده ودر انجا خطوط سایر خطاطین نیز از قبیل محمد رضا امامی و محمد صالح اصفهانی و عبدالباقی تبریزی و جعفر امامی و چند نفر دیگر نیز در مساجد فوق دیده میشود
در اصفهان بغیر از محدودی از کتیبه های علیرضا فغلا چیزی باقی نمانده و اغلب کتابهای خطی و قطعات و مرقعات اورا بخارجه برده ،زینت بخش موزه های خارجی و کتابخانه های شخصی ساخته اند
سال تولد آنمرحوم بین 954-959هجری و وفاتش بین 1079-1084هجری می باشد و گویا در حدود 125 سال عمر کرده است .واز امضاها ییکه در روی قطعات و مینیاتورها باقی است معلوم میشود که نامبرده در سلطنت شاه عباس بزرگ (996-1038هجری )و شاه صفی (1052-1078هجری )حیات داشته است .
یک امضاءاو در کتیبه مسجد مقصود بیک اصفهان (1011ه) موجود است . در روی مینیاتور شکارگاه گرگ (1052ه)امضایش دیده میشود ،معلوم می گردد نامبرده متجاوز از چهل سال در این رشته ها پرچم افتخار و مباهات را در دست
داشته است

از اشعار معروف علیرضای عباسی یکی این رباعی است
تا خانه نشین شدی تو ای در خوشاب
پیوسته مراست از غمت دیده برآب
من خانه دل خراب کردم زغمت
تو خانه نشین شدی و من خانه خراب
با وجودیکه به علیرضای عباسی نسبت نقاشی و مینیاتور سازی و تذهیبکاری میدهند ،بعیقیده ی نویسنده چون وی معاصر رضای عباسی مینیاتورساز معروف که اهل کاشان و مقرب درگاه شاه عباس بزرگ بوده، میباشد بعلت شباهت نام و عنوان ، شاید کارهای اورا اشتباهآ به علیرضای عباسی نسبت میدهند ،در صورتیکه این یکی فقط خوشنویس معروف بوده و اگر در بعضی از تصاویر و مچالس نقاشی و مینیاتورها رقم علیرضای عباسی دیده میشود ،چون نامبرده رییس کتابخانه سلطنتی بوده از این لحاظ موظف بوده که کلیه کتابهای خطی و مینیاتورها و تذهیب ها و قطعات و مرقعات خطی را که بشاه عباس تقدیم میشده از لحظ مسِولیت ،نام خود را روی ]نها یادداشت ودر دفاترسلطنتی نیر بثبت برساند و بعلت شباهت اسمی بعضی از مستشرقین اروپایی مانند میتوخ المانی و بعضی از مورخین و نویسندگان ایرانی از قبیل آقای عبدالحمید ایرانی مدیر روزنامه چهره نما در مصر اشتباهآ علیرضای عباسی را مینیاتورساز و تذهیبکار معرفی نموده اند در صورتیکه اینموضوع باحتمال قوی نباید درست باشد
استاد بعد از نیل به مقام اجتهاد بدوآ به قزوین رفته ومدتی در انجا مشغول کتابت بوده و بعدآ به اصفهان عزیمت نموده و به خدمت شاه عباس شرفیاب و مود عنایت مخصوص و مقرب درگاه شاهی واقع شده و در نتیجه همین تقرب ،رقابت سختی بین او و میر عماد الحسنی قزوینی خوشنویس معروف درگرفت که نتیجتآ کار بجاهای باریکی کشیده و منتهی به ازبین رفتن مرحوم میر عماد الحسنی گردیده است
علیرضای عباسی در اواخر عمر ناخوش و بستری میشود و چون مورد توجه شاه بوده اطبای حاذق از اطراف و اکناف مامور معالجه وی میشوند ولی نتیجه حاصل نشد و روزیکه پس از رفه اغماء بیهوشی چشم گشوده و احباب خود را در اطراف خود می بیند با لبداهه این شعر را سروده است
ای دریغا که ازجهان خراب
زیر تاری مغاک باید شد
با دل و خاطری چو آتش و آب
باد پیموده خاک باید شد
پاک ناکرده تن زگرد گناه
نزد یزدان پاک باید شد
بعد از عرق سردی بصورتش نشسته و ناگاه جان بجان آفرین تسلیم می نماید و از طرف دربار شاهی و اعیان و اشراف و شاگردانش با نهایت احترام بخاک سپرده میشود
مرحوم علیرضای عباسی به شیخ الخطاطین نیز معروف بوده است
نامبرده قطعات زیادی نوشته و از آنجمله این قطعه که خطاب بشاه عباس بزرگ نوشته جالب توجه است
شاها چو عکس تیغ تو بر دشمن اوفتاد
مه را ز بیم صاعقه بر خرمن اوفتاد
ای خسروی که از صفت حلق و خلق تو
اندیشه در میان کل و گلشن اوفتاد
خصم تو ناگهان نفس سرد برکشید
زان لرزه بر عظام دی و بهمن اوفتاد
من شکر نعمتت بکدامین زبان کنم
کز شرح آن زبان خرد الکن اوفتاد
به نقل از مجله هنر و مردم ،خرداد ماه 1343،شماره بیستم صفحه 30


All rights reserved
Designed by: Hamid Reza Varshabi

Search